می پرستم چون ترا و دوست می داری مرا
عهد کن تا دیگر از هجران نیازاری مرا
کاشکی بر سینه تو سرگذارم ، تا دلت
گویدم با هر تپیدن ، دوست می داری مرا!
ای که از لیلی فزون دانم ترا در عاشقی
کمتر از مجنون درین وادی نپنداری مرا
ما طریق عشق را باید که با هم طی کنیم
چون رفیق نیمه ره ، در راه نگذاری مرا
کهنه سازی از نوا افتاده ام ، در گوشه ای
بوسه بر دستت زنم ، گر در فغان آری مرا
می شوم هر روز از جان سیرتر از دوری ات
در فراق خود ، به کام مرگ نسپاری مرا !
بغض دارم در گلو چون ابر پاییزی هنوز
برق را خوانم به یاری ، گر نمی باری مرا
ای که دایم بینمت در پیش چشم خویشتن
کاش روزی ، لحظه ای پیش نظر آری مرا
کودکانه دوست می دارم ترا " ده تا " اگر
تو بزرگی ، می توانی صفر بشماری مرا
90/2/5
سلام سهبای عزیز
چند وقت پیش اتفاقی پام به وبلاگ شما باز شد ، از اون موقع گاه به گاه اما دیر به دیر میام و بعضی نوشته ها رو مزه مزه می کنم .
به نظرم بزرگترین نعمتی که خدا به انسان داده ، امید به خودشه
چیزی که احساس می کنم در تو وجود داره ، امید به خدا...
قشنگه!
منم دارمش! ولی گاهی گمش میکنم و از اینکه خدا تو اون لحظه ها منو می بینه _ با اینکه من نمیبینمش _ خوشحالم ، چون بالاخره خودشه که دوباره دستمو میگیره و بلندم میکنه .
برات آرزوی لحظه های روشن رو دارم ، برای تو که احساس می کنم آفریدگار امیدی برای قلبت ، برای تو که خلیفه الله یی و این رو فراموش نکردی!
ای که دایم بینمت در پیش چشم خویشتن
کاش روزی ، لحظه ای پیش نظر آری مرا...
سلام...
۲۰هم استاد ، هم شما البته هنوز نمره ی مستمرتون رو تاثیر ندادم حالا بمونه تا کارنامه...
با جام اگر عهدی دارم پیمانه ام را پر ساز
با بغضی در گلو بی آنکه یارای ریختن اشک داشته باشم ، گنج پنهان واژگان قهرمان عزیز را نجوا میکنم ....
سلام بر استاد قهرمان و سلام بر بانوی محبت و مهربانی نرگس خانم عزیز
دراین سرای دوست داشتنی چه قبل از این که با اشعار استاد مزین شود و چه الان بارها و بارها آمده ام و بسی بهره بردم . (نام وب زیبایت را از وبلاگ برادر عزیزم جانباز سلامت می دیدم و می آمدم )ولی بخاطر نداشتن آدرس شخصی(وب) معمولا نظر نمی دادم .
به هر حال شعر را بسی دوست دارم از استاد گرامی بسیار متشکرم .
راستی در پست بازیچه زندگی اس ام اس من است ٫برای تو برادرتان زحمتش را کشیدند.
دوستت دارم
سلام عزیز مهربان . ممنون که بر اینهمه کنجکاوی درون من , پاسخی شدید . انصافا ذهنم بسیار درگیر کشف شما شده بود این دو سه روزه ! خوشحالم از اینکه ردپای شما را بر این سرا می بینم . قدمتان بر چشمانم .
برادر بزرگوار , حاج موسی سلامت و خنده نگاه و لبهایشان را هرگز از یاد نخواهم برد . برایم باعث افتخار است که خواهر گرامی ایشان خواننده مطالب این سرا باشند .
در مورد اس ام اس هم , رعایت امانت شده بود عزیز مهربان . برادر با بیان نام شما , آن مطلب زیبا را درج نمودند . باز هم ممنون و .... من هم دوستان دارم .
مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
سلام
عالی بود
"چون رفیق نیمه ره، در راه نگذاری مرا"
متشکرم از شما
زنده باد استاد قهرمان
یاحق
...
مهردادگرامی! چیزی به پایان سال تحصیلی نمانده است ،
کارنامه فراموش نشود!
دانیال عزیز! اگربغض گلویت راگرفته است ، بگذارتاریزش
اشک تسکینت دهد. من خوددراین گونه حالات باید بگریم
تاآرامش بیابم. دریک رباعی گفته ام :
شب آمده و نمی برد خواب مرا
غم چنگ زده در دل ِبی تاب مرا
گربغض نترکد ، خفه ام خواهدکرد
ای هق هق ِگریه ، باز دریاب مرا
زبان من الکن شد خواهر ...
استاد اسم مرا صدا کرد !!