افسون غزل

غزل ثمره زندگیست , حاصلی از عمر , وقتی از عشق گوید و با عشق , بر دلها نشیند

افسون غزل

غزل ثمره زندگیست , حاصلی از عمر , وقتی از عشق گوید و با عشق , بر دلها نشیند

هجر تو

درهجر تو جز ناله جانکاه ندارم

بختی که به کوی تو برم راه , ندارم

تا جند شبم تیره تر از موی تو باشد ؟

من طاقت هجران تو ای ماه ندارم

می سوزم و تا نیمه ی شب می روم از دست

دلواپسی شمع سحرگاه ندارم

در سینه تنگی که رمق می رمد از آن

یک ناله پررنگ تر از آه ندارم

چون غنچه, درین فرصت تنگی که مرا هست

بختی که زنم خنده به دلخواه ندارم

با وضع فقیرانه خود , خوی گرفتم

در دل هوس کوکبه شاه ندارم

جاهی ست به هر گام اگر در ره عشقت

من ره بلدم , واهمه از چاه ندارم

سامان سفر, دوش مرا رنجه نسازد

جز شوق سفر هیچ به همراه ندارم

90/4/1

غم هجران

بد می گذرد از غم هجران مه و سالم

دور از تو ندانی به چه روزم , به چه حالم

بیش از نفسی نیست مرا فاصله با مرگ

چون شمع سحرگاه, مهیای زوالم

می میرم و از آمدن تو خبری نیست

ای وای به حال من و امید محالم

معذورم اگر قوت پرواز ندارم

کز تیر فراق تو نه پر مانده , نه بالم

در جلوه صد نقش دلاویز شوم غرق

هر گه گذری در دل شب ها ز خیالم

می سوزم و دست و دل من سرد ز هرکار

می پوسم و ناپخته تر از میوه کالم

دیروز نبودم مگرت جان , ز عزیزی؟

امروز جواب تو چه باشد به سوالم؟

صد بحث و جدل بر سر یک بوسه مکش پیش

لب پیش لبم دار که تنگ است مجالم!

در عیش و طرب غرق شدن قسمت من نیست

باز آ که ز سر می گذرد موج مجالم

زین پیش ترا بود به من گوشه چشمی

افتم اگر از چشم تو, ای وای به حالم !

3/3/ 1388

غزلهای وداع





استاد همیشه قهرمانم , هنوز طعم تلخ  سه شنبه سنگین گذشته  لحظه هایم را در خود می فشارد. مهربان پدر, دهم تیرماه سال گذشته بود که دوستان دست به دست هم دادند و بزرگداشتی برایت گرفتند در سالروز میلادت . و حالا باز هم عزیزانی که آشنای دلت هستند در سوگ فراقت از غم دل می سرایند. کاش باز هم می آمدی و می خواندی و با کلمات مهرانگیزت پاسخشان می گفتی. تو بگو با غم نبودنت چه کنیم که باری بیش است بر دل همه ما. کاش بودی مهربان استاد , کاش بودی ...

خداحافظی مهر  ،  غزلخوانی استاد قهرمان به لهجه مرگ  ، استاد قهرمان از ملک تا ملکوت ، خاله خانباجی , 24+4 ، راز حضور ، سرزمین آفتاب ، و مرگ پایان کبوتر نیست ، بدون شرح برای گریستن ؛ پرواز به سوی حضرت عشق ؛ ببار ای بارون ببار ؛ خدا افزون کند در هجر تو صبر کم ما را ؛ پرواز پدر شعر ؛ آسمان سکوت ؛ تب یخی , شعرها و حرف ها , سه شنبه شب ها , در سوگ استاد