افسون غزل

غزل ثمره زندگیست , حاصلی از عمر , وقتی از عشق گوید و با عشق , بر دلها نشیند

افسون غزل

غزل ثمره زندگیست , حاصلی از عمر , وقتی از عشق گوید و با عشق , بر دلها نشیند

دو آهو


الا لیتنا کُنّا غزالین نَرتعی ...   

     قیس بنی عامر ( مجنون)

دو آهو کاش می بودیم
میان سبزدشتی دور ، آهنگِ چریدن سازمی کردیم
دو کفترکاش می بودیم
به هرجایی که دلکش بود می رفتیم
                        وچون شب می رسیدازراه
به سوی آشیان پرواز می کردیم
دوماهی کاش می بودیم
میان موج دریا ، راهِ خود راباز می کردیم
من و تو کاشکی باهم
                 به راهِ زندگانی پیش می رفتیم
من و تو کاش باهم
                 زندگی را ترک می گفتیم
 درون گوری ازچشم حسودان دور
خزیده تنگ درآغوش ِهم
                 تاحشرخوابِ ناز می کردیم
و چون برپای می شد روزرستاخیز،
غبارسالیان ازچشم افشانان
به روی یکدگر چشمان خود را باز می کردیم


                              1342/5/22

نظرات 13 + ارسال نظر
م ج سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:28 ب.ظ http://m4you.blogsky.com

خیلی زیبا بود

اگر وبلاگتون رو صفحه بندی کنید خیلی بهتره

دانیال سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:06 ب.ظ http://www.danyal.ir

شریف پدری است که از نگاه او ، عشق به اصابت مقرون شود

باز هم روزتان مبارک قهرمان !

دانیال سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:12 ب.ظ http://www.danyal.ir

الا لیتنا کُنّا غزالین نَرتعی ...
ای کاش ما آن دو آهویی بودیم که با هم ...

و می فرماییم که کمین صیاد دنیا همیشه در پی آهوی دل است
و لکن و ما عندالله خیر و أبقی ...

سهبا سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:50 ب.ظ http://sayesarezendegi.blogsky.com/

فکر می کنم داداش دانیال هم میتونند به زیبایی شعری در همین مورد بگویند :
الا لیتنا کنا غزالین نرتعی ....
نظر شما چیه بابامحمدم ؟!

دانیال چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:15 ق.ظ http://www.danyal.ir

الا لیتنا کنا غزالین نرتعی
نلقی العشق لیلا و نهارا

چه میشد اگر هر دویمان آهویی بودیم که با هم زندگی میکردیم
و عشق را نیز هر شب و هر روز با هم ملاقات میکردیم

طهورا چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:15 ق.ظ

و من فقط امشب از این شعر ناب اشک می بارم

ممنون برادر بزرگوارم

و ممنون از برادرزاده دانیال

محمد قهرمان چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:33 ب.ظ

ممنونم دانیال عزیز!

محمد قهرمان چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:37 ب.ظ

دخترم! من که ازعربی سرم درنمی آید. لابددانیال عزیز بد
نگفته و روح مجنون رادرگورنلرزانده است!

محمد قهرمان چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:41 ب.ظ

خدانکندخواهرطهورای عزیز اشک بریزد.50 سال ازعمر این
ترجمه می گذرد و مثل خودم پیر است.

روح الله صالحی چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:35 ب.ظ

من قبل از این شعر چقدر کم بودم وحالا این بغض فروخورده را به گنج عالم نمی دهم
این شعر مرا تکان داد ومن سرخوش شدم ازشورعشق

محمد قهرمان پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:28 ق.ظ

لطف داری صالحی گرامی!

طهورا پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:36 ق.ظ

ما که اثری از پیری در این سرا یافت نکردیم .
سلام برادرم گذشت زمان بر روی اثر تاثیری ندارد.....

باز هم ممنون

محمد قهرمان پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:33 ق.ظ

ممنونم ازلطفت ، خواهرم! طهورای عزیز!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد