به هجر زنده ازان ماندم که جان به راه تو دربازم
به سوی من قدمی بردار که سر به پای تو اندازم
تو را چو پیش نظر آرم غزل فرو چکدم از لب
هزار پنجره بر باغی هزار حنجره آوازم
نوازش از تو نمی بینم نمی کشی به سرم دستی
به دست و پنجه ی تو سوگند که دلشکسته ترین سازم
مرا مگو که چرا اینسان ز خویش بی خبر افتادی
چو هیچم از تو فراغت نیست به خود چگونه بپردازم
شراب کهنه ی عشق تو چو خون تازه دود در رگ
عجب مدار که در پیری هنوز قافیه پردازم
مگر نه دانه برون آید ز خاک با مدد باران
دود چو اشک به روی من چگونه گل نکند رازم
به خیره از پی بازی رفت ولی به ششدر غم افتاد
دلی که لاف زنان می گفت که نرد عشق نمی بازم
نمی شود که سر تسلیم به پای تو ننهم ای غم
که گر به جنگ تو برخیزم شکست خورده ز آغازم
ز اوج گرچه در افتادم ز آسمان نگسستم دل
نمانده بال و پری اما هنوز عاشق پروازم
به زندگانی پوچ خود چه اعتماد توانم کرد
شرار دلزده از عمرم حباب خانه براندازم
مگر به مرگ رود بیرون هوای کودکی ام از سر
کجاست دایه ی دلسوزی که مادرانه کشد نازم
چقدر فاصله افتاده میان دلبر و دلداده
خدای من مددی فرما به آن صنم برسان بازم
88/9/3
سلام برادر بزرگوارم استاد قهرمان گرامی
ز اوج گرچه در افتادم ز آسمان نگسستم دل
نمانده بال و پری اما هنوز عاشق پروازم
چقدر فاصله افتاده میان دلبر و دلداده
خدای من مددی فرما به آن صنم برسان بازم
ممنون
ز اوج گرچه در افتادم ز آسمان نگسستم دل
نمانده بال و پری اما هنوز عاشق پروازم ...
شیرین تر از شیرین است شنیدن حرفهای دل از زبان شما
خواهرمهربانم ، طهورای گرامی! سپاسگزارم
دانیال عزیز! ازلطفت متشکرم.
سلام استاد
چون همیشه دلنشین وخاطره انگیز
خرسندم وبه خود می بالم به چشیدن این اشعار ناب
صالحی گرامی! ممنونم.
سلام دخملی هستم بنام ساناز منت کش حاضرم وبت رو آب جاروکنک گردگیریکنم فقط لینکم کن اگه دلت به حالم سوخت منولینک کن وبهم خبربده تالینکت کنم وگرنه خودمو آتیش میزنم قربونت ساناز منت کش
ز اوج اگر چه درافتادم , ز آسمان نگسستم دل
نمانده بال و پری اما , هنوز عاشق پروازم ...
سلام پدرجانم ... منتظر گزارشتان هستم .
شراب کهنه ی عشق تو چو خون تازه دود در رگ
عجب مدار که در پیری هنوز قافیه پردازم
استاد دعایمان گویی
نوازش از تو نمی بینم نمی کشی به سرم دستی
به دست و پنجه ی تو سوگند که دلشکسته ترین سازم
سلام و عرض ادب و درود
دخترعزیزم ، سهبا! گزارش راامروزصبح فرستادم.شعر به
لهجه ی مشهدی خانم موسوی زاده رادیروز - و برای محکم
کاری ، امروزهم - ارسال داشتم
زنده باشی آقابزرگ عزیز!
ثنایی فرگرامی! سپاسگزارم