دوش دربزم ، لب مــن به سخن بازنشد
با حـــریفان ، دل سودا زده دمسازنشد
زیرلب شادی ِاوگفتــم ومَی کردم نوش
غیرپیمـــانه کســــی واقفِ این رازنشد
مطربا! پرده دگـــــرکردی و دیگر،امّا
ســـازبا ناله ی جانسوزمن آن سازنشد
جان ِنــو یافتن ازبوسه،نشد قسمتِ من
ورنه این سوخته دل ،منکراعجازنشد
خاطرازکارجهان،غوطه زنان درزنگ است
دل من خــون شد و این آینه پردازنشد
گرچه مـا خرمن ِبی دانه به آتش دادیم
راضی ازبخشش ِمـــا برق ِسبکتازنشد
خــواهد ازشعله به آسایش ِجاوید رسد
ورنه پــروانه ی ما مانده ز پروازنشد
ای دل ازکفرگذشتی که به ایمان برسی
لیک پـــایـــانِ تـــوهم بهتراز آغازنشد
کس درین قحطِ وفا،گرم به من بازنخورد
یخ مــــا دربغــــل ِهیـــچ کسی بازنشد
"دوستت دارم ِ"من،حیف که ازشرم ِحضور
از دلـــم تـــــا به زبان آمد و ابرازنشد
1386/4/19
دوستت دارم ِ"من،حیف که ازشرم ِحضور
از دلـــم تـــــا به زبان آمد و ابرازنشد
سلام استاد
آه این همان حرف دل من است چقدر حس خوبی دارم با خواندن این غزل زیبا
هر صبح را با نگاه تو آغاز میکنم ...
دوستت دارم ِمن ، حیف که ازشرم حضور
از دلــم تـــا به زبان آمد و ابراز نشد ...
مریم گرامی! ازلطفتان ممنونم.
دانیال عزیز! سپاسگزارم.
سلام استاد قهرمان
دوستت دارم من٬حیف که ازشرم حضور
از دلم تا به زبان آمد و ابراز نشد
چه زیبا و دلنشین است پاسخ های تشکر شما ٬مرا خجالت زده می کند این لطفتان .
طهورای گرامی! دشمنتان شرمنده باشد! با دوستان باید
به زبان دوستانه سخن گفت.
ای دل ازکفرگذشتی که به ایمان برسی
لیک پـــایـــانِ تـــوهم بهتراز آغازنشد
بازم میگم انتخاب از این اشعار قشنگ سخته
لطف دارید آقابزرگ!
هرچند کل غزل ، کلمه به کلمه ش حرف داره ، اما این بیتش رو هم من انتخاب می کنم واسه های لایت کردن :
خواهد از شعله به آسایش جاوید رسد
ور نه پروانه ی ما ، مانده ز پرواز نشد ....
ممنونم پدرجان .
سلام
زیر لب شادی او گفتم و می کردم نوش
غیر پیمانه کسی واقف این راز نشد
ببخشیدا
ممنونم دخترعزیزم ، سهبا! زنده باشی!
طهورای گرامی! کاری نکرده ای که ببخشم!
سلام استاد
صاف وزلال...
دلنشین بود
دست مریزاد
متشکرم صالحی گرامی!
سلام و درود و عرض ادب و احترام
سلام خانم ثنایی فر نازنین .خوش آمدید . بهارتان سبز .